می دانم اشکال وزنی دارد اما ...
***
امـــشــب غزال تشته ی ما غرق تیر شد
از تــشــــنگی نمـرد که از مرگ سیر شد
در یک سکوت محض که شب را گرفته بود
در چـــاله ی شـــغــاد زمــــانه اسیر شد
آی ای غزال من تو چرا مردی، ای دریغ!
انگــــار باز کار زمـــــــــــان، زود دیر شد
آیا ســـــلاح غــــــیر نگاهت تو داشتی؟
نــــفـــرین بر او که بـهر نزاعت دلیر شد
و ...