فعلاً این را برای خالی نبودن عریضه داشته باشید تا شعر های خیلی خیلی بهتر:

زنجیر آه سرد به دستان من زدند

بر گرده های من نهادند پالهنگ

در کاروان مرگ مرا جای داده شد

بی راهه می رود این کاروان مرگ

ترسم امید من بدارند نا امید

این کاروانیان که دژخیم پرورند

اشکم چکید و گفت که امید مهر نیست

اینان به ذات و کنه ما سخت دشمنند

آه ای برادران ز چنگال این ددان 

صدرزمان رمیده که دشنام می دهند!