بوی ریحان آدمی را سخت مجنون می کند

یاد یاران در دلـم گویی که افسون می کند

ای خـدا برخیز و نم نم اشـک بارانـم ببین

تا بـدانی در درونم آتـشت چــون می کند

سـبزه مـی روید ولی جایی نمی روید گلی

این قـضایا جان من را باز مـحزون می کند

می چـکد باران ولـی در ایـن کـویر زندگی

بارش بـاران مـرا دلگیر و دل خون می کند

آسـمـان حـــسـی بـرادرواره دارد دائــمـاً

ای بــرادر ناله سر ده عشق مفتون می کند